![](https://valizadehh.ir/wp-content/uploads/2023/11/%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%84-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C.jpg)
من گاهی
با سنگ
درد دل می کنم
با پرندها
دلتنگ
می شوم
گاهی به آسمان
تکیه می کنم
و گاهی به زلال
رودخانه می گریم
با شب
از رازها می گویم
گاهی
ماه را بغل می کنم
و با خورشید
از اندوه ها گله
من اما
همیشه
از انسان
هراس دارم
آنجا که دل میبندی
می شود
تکیه گاهت
پناه غصه و گریه هایت
ناگهان می رود
تو میمانی و
یک قلبِ هزاران پاره
![](https://valizadehh.ir/wp-content/uploads/2023/11/%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C.jpg)