وظیفه خطیر منادیان رکن چهارم دموکراسی

رسانه‌ها از دیرباز به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی شناخته می‌شوند، از همان زمانی که تنها رسانه موجود همین مطبوعات و به‌اصطلاح رسانه‌های چاپی بوده‌اند. باگذشت زمان و با پیشرفت‌هایی که در تکنولوژی رخ داد، رسانه از انحصار مطبوعات خارج شد و به بسترهای آنلاین و مجازی رسید و در واقع می‌توان گفت که امروزه دامنه رکن چهارم دموکراسی گسترده‌تر و حساس‌تر شده است. گسترده‌تر به دلیل تعدد این فضاها و حساس‌تر به دلیل خارج‌شدن آن از حالت تخصصی به عمومی و چه‌بسا افزایش احتمال خطاپذیری آن.

رسانه‌ها در واقع در کنار سه نهاد و عناصر مهم دیگر دموکراسی (به‌عنوان حکومت برآمده از دل مردم و با نظارت مردم) قرار دارند که شامل قانون اساسی، مجلس و احزاب است. تمامی این چهار رکن از اهمیت خاص و ویژه‌ای برخوردار هستند. از آن جا که دموکراسی و مردم‌سالاری مقصدی جز رسیدن به اهداف عموم مردم ندارد لذا این چهار رکن نیز باید بازتابی از خواستهٔ عموم مردم باشند و نفع و خواسته شخصی در آن‌ها به حداقل ممکن برسد یا اصلاً وجود نداشته باشد.

در این میان اصحاب رسانه و یا منادیان رکن چهارم دموکراسی، مسئولیت مهم و ویژه‌ای را بر عهده خویش دارند که نباید از آن غفلت ورزند. در یک حکومت دمکراتیک و یا مردم‌سالار مطالبه‌گری رسانه‌ها باید بازتابی از خواسته عموم جامعه باشد و رسانه‌ها ضرورت دارد که ابزار مردم برای تحقق اهداف عمومی باشند. اهالی رسانه در کنار طرح درخواست عموم مردم نباید وظیفهٔ نظارت و بازخواست خود را به فراموشی بسپارند لذا در سایه نظارت و بازخواست از مسئولان حاکمیتی است که خواسته مغفول مانده عموم مردم محقق می‌شود و انتفاع شخصی، سازمانی و گروهی به حداقل ممکن می‌رسد.

این رکن چهارم دموکراسی در واقع حلقه واسطه میان مردم و حکومت و اصحاب قدرت است و درصورتی‌که وظیفه خود را به‌درستی انجام دهد، هم مطالبات مردم به‌صورت کامل و درست طرح می‌شود و هم در اجرای آن توسط مسئولان کوتاهی نمی‌شود.

رسانه البته «شمشیر دو لبه» است، گاهی می‌تواند به نفع مردم عمل می‌کند و گاهی نیز علیه مردم باشد، گاهی می‌تواند یک فرصت و نعمت و گاهی تهدید و نقمت باشد. درصورتی‌که رسانه از مسیر و اهداف خود خارج شود و در مسیر و اهداف اصحاب قدرت قرار بگیرد و اشتباهات آن‌ها را توجیه کند و از مطالبه‌گری به نفع مردم دست بردارد، در این صورت نه به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی بلکه به‌عنوان ضد دموکراسی مطرح خواهد شد.

تبدیل‌شدن رسانه به ابزاری در دست اصحاب قدرت، بدون تردید آفت‌های زیادی را برای یک جامعه در پی خواهد داشت. اول این که مطالبه و خواسته عموم مردم در این رسانه‌ها منعکس نخواهد شد و یک رسانه تنها و تنها به تریبونی برای مطرح‌شدن صاحب‌منصبان تبدیل خواهد شد. دوم این که رسانه از وظیفه نظارتی خود دور خواهد شد و بر همین اساس نیز اصحاب قدرت بدون ترس و واهمه و بدون اعتنا به خواسته‌های جامعه در جهت میل شخصی قدم برخواهند داشت که نتیجه آن چیزی جز ضایع شدن حقوق عموم مردم نخواهد بود.

بر همین اساس نیز اصحاب رسانه و خبرنگاران ضرورت دارد که به‌صورت مداوم و با قاضی قراردادن وجدان خویش بر رفتار و قلم خود، به‌عنوان منادی رکن چهارم دموکراسی نظارت داشته باشند تا مبادا برای رسیدن به نفع شخصی، ابزاری در دستان اصحاب قدرت شوند که در این صورت ظلم عظیم علیه عموم مردم شکل خواهد گرفت و چه‌بسا در موارد بسیاری خسارات جبران‌ناپذیر و لطمه بنیان شکن نیز در پی خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

کانال علوم‌ سیاسی و تاریخ

اگه علاقمند به مطالب سیاسی و تاریخی هستی در کانال تلگرام ما عضو شو!

عضویت در کانال
بستن