روسیه، همان روسیه است!

این کاریکاتور در مجله پانچ مربوط به ۱۹۱۱ میلادی است، یعنی بیش از یک قرن از انتشار آن می گذرد! جایی که خرس(روسیه) روی دم گربه(ایران) نشسته است و دیگر استعمارگر یعنی شیر(انگلیس) در حال مشاهده آن است البته ذات استعمارگری آن ها سبب شده است که این دو همدیگر را درک کنند.

بررسی تاریخ معاصر ایران بوضوح نشان می دهد که روسیه چه روسیه تزاری باشد چه شوروی و چه روسیه بعد از جنگ سرد، ایران را به عنوان نه یک دوست بلکه همسایه ای می داند که مدام باید به این کشور نفع و سود برساند آن هم یک طرفه!

اما در سیاست خارجی حاکمان ایرانی در دوره های مختلف با فراز و نشیب هایی همواره چشم دوستی و البته یک نوع وابستگی به این کشور وجود داشته است بعد از انقلاب به سبب فضای آمریکاستیزی که در زمان پهلوی وجود داشت نگاه وابسته محور و دوست محور به روسیه بیشتر شد.

هر چند امروز روسوفیل ها نمی خواهند بپذیرند که ذات روسیه پوتین همان ذات یک قرن پیش است و از طی پله های کرملین توسط پوتین در بدرقه ابراهیم رئیسی ذوق زده می شوند اما خنجرهایی که گهگاه توسط این کشور از پشت بر پیکره ایران وارد می شود نشان می دهد که روسیه همان‌ روسیه است!

مشخص نیست سردمداران ایران کی متوجه این موضوع می شوند که در روابط بین الملل نمی توان به کشوری با چشم دوستی و برادری نگاه کرد هر کشوری دنبال منافع طبیعی خود است و حتی اگر لازم باشد پا روی هم پیمان قدیمی خود خواهند گذاشت و اولویت باید منافع ملی باشد.

روسیه اگر امروز از مواضع و ادعای امارات بر جزایر سه گانه حمایت می کند و البته سابقا هم تکرار شده است حتما به این نتیجه رسیده است که امروز دم تکان دادن به اعراب نفع بیشتری برای این کشور دارد تا بودن با ایران!

سوال این است که زمانی که در جنگ اوکراین، روسیه تنها ماند و تمام دنیا علیه این کشور شد و ایران تنها حامی روس ها بود، سردمداران ما در پی کدام منافع بودند؟! آیا این حمایت ساده اندیشانه چیزی جز انزوای بیشتر ایران را در پی داشت؟ این حمایت چیزی جز دوست پنداشتن روس ها بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

کانال علوم‌ سیاسی و تاریخ

اگه علاقمند به مطالب سیاسی و تاریخی هستی در کانال تلگرام ما عضو شو!

عضویت در کانال
بستن