عاشورا و خاصیت حق

عاشورای سال ۶۱ ه.ق است و چکاچک شمشیرها بر آسمان بلند شده است. سپاهیان اندک امام عاشقان آنچنان با یقین و ایمان برخاسته از دل، شمشیر می زنند که اگر صحنه دیده نمی شد کسی باور نمی کرد ۷۲ تن در برابر لشکر ۳۰ هزار نفره ایستاده باشند! جنگی کاملاً نابرابر به لحاظ عددی و امکانات! این نبرد کاملا طبیعی است، چرا که جبار زمانه، تمام عزم خود را جزم کرده است تا با وعده های شیرین و رنگارنگ قدرت، منصب، غنایم و گندم ری بخت برگشتگان ابدی را علیه حق بشوراند و با از میان برداشتن صاحبان حق، حکومت خود و خاندانش را چند صباحی بیشتر برپا نگه دارد!

لشگر نفاق آنچنان در گمراهی و شقاوت خود ثابت قدم هستند که در تلاشند ۷۲ تن را برای همیشه از صحنه گیتی حذف کنند؛ تو گویی که در پهنه ای از تاریخ، چنین انسان هایی نمی زیسته اند! حتی بر پیکرهای بی جان هم رحم نکردند و اسب های خود را بر روی آن ها تاختند و سرها را از تن ها جدا کردند که مبادا باز به زبان آمده و سخن حقی بگویند که بنیاد و بنیان ظلم و استبداد آن ها را در هم فرو ریزد.

عصر، عصر خفقان است و تمام بلندگوهای عالم در دستان امپراطوری اموی است؛ ظلم می کنند، غارت می کنند و می کشند و در عین حال بر مظلومیت خود تاکید دارند که حسین بن علی علیه السلام بر خلیفه زمانه خود شوریده و با وی بیعت نکرده، با وجود این که نوه پیامبر خدا(ص) است اما باید مجازات شود چرا که خروج کرده است و عوام نیز به سادگی می پذیرند. همان عوامی که در عصر علی علیه السلام با بهانه های مختلف از جنگ با معاویه و دیگران سر باز می زدند و امروز نیز بر فرزندش خنجر کشیده اند، حتی اگر ته دل برخی از آن ها نیز اندکی بلرزد، باز شیرینی حیات چند روزه و وعده های یزید آن ها را فریفته است و بر اشتباه خود پایدار هستند.

چه کسی در آن زمانه که نه ارتباطاتی وجود داشت، نه از رسانه خبری بود و نه آثاری از اینترنت و فضای مجازی بود، فکر می کرد که در نهایت خون بر شمشیر پیروز می شود و علیرغم تلاش ناجوانمردانه و تبلیغات عظیم یزیدیان، این نه حسین علیه السلام و یارانش بلکه یزید و هوادارانش هستند که در لابه لای تاریخ مدفون خواهند شد و جز نامی پر از نفرت و ذلت از آن های باقی نمی ماند؛ مشابه همان کاری که پدرش، معاویه با علی علیه السلام انجام داد و تبلیغات عظیمی را بر علیه امام اول برپا داشت تا آنجا که عده ای جاهل می گفتند مگر علی هم نماز می خواند؟ در جنگ صفین و در هنگامی که امام همام در حیات بودند، فرد شامی از سوی لشکر معاویه به سمت سپاه امام حمله کرد و یکی از دلایل شرکت خود را در نبرد با امام علی(علیه السلام) بی‌نماز بودن امام(علیه السلام) و یارانش بیان ‌کرد. سخن آن فرد شامی این بود:

«… فَإِنِّی أُقَاتِلُکُمْ لِأَنَّ صَاحِبَکُمْ لَا یُصَلِّی کَمَا ذُکِرَ لِی وَ أَنَّکُمْ لَا تُصَلُّون‏…»؛ من با شما از آن‌رو پیکار می‌کنم که بر اساس گزارشی که به من رسیده است، فرمانده شما نماز نمی‌گذارد و شما نیز نماز نمی‌گذارید…! (واقعه صفین، نویسنده: المنقری) اما اکنون معاویه کجاست و علی علیه السلام در چه شان و منزلتی قرار دارد؟

به راستی که این چنین است خاصیت و ویژگی حق و اگر تمام عالم نیز دست به دست هم دهند و در برابر آن قرار بگیرند، باز گذر زمان حق را نمایان خواهد کرد و امروز که نزدیک به ۱۴۰۰ سال از آن واقعه گذشته است، این حسین بن علی علیه السلام است که جهان در برابرش سر تعظیم فرود می آورد و آزادگی و حریتش را می ستاید که با یاران اندک و خانواده اش برای رسوایی ظالم و استبداد زمانه پرچم قیام را بر افراشت.

فلسفه تاریخ و اراده خداوند نیز قطعا بر همین است و خواهد بود در طول تاریخ نمونه های فراوانی وجود دارد که باطلان به دنبال نابودی حق و حقانیت بوده اند، اما سرانجام و در آخر، این حق بوده که پیروز گشته و در طول تاریخ خود را حفظ کرده است. بنابراین می توان گفت که این ذات حق است که بر آسمان تاریخ، روز به روز درخشان تر ظاهر خواهد شد و گرد و غبار مقطعی هر چند که حاصل تندبادهای عظیم باشد، توان مخدوش سازی آن را نخواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

کانال علوم‌ سیاسی و تاریخ

اگه علاقمند به مطالب سیاسی و تاریخی هستی در کانال تلگرام ما عضو شو!

عضویت در کانال
بستن