دلتنگ توام

من همانم که هر دم دلتنگ توام به نگاهی صدایی آغوشی نه! گاه گاهی به خوابی یادم کن

گاهی

من گاهی با سنگ درد دل می کنم با پرندها دلتنگ می شوم گاهی به آسمان تکیه می کنم و گاهی به زلال رودخانه می گریم با شب از رازها می گویم گاهی ماه را بغل می کنم و با خورشید از اندوه ها گله من اما همیشه از انسان هراس دارم آنجا که دل … ادامه

حوالی شب

در حوالی شبمیان خواب و بیداریپرسه می زنمگاه به خواب می رومشاید به خوابم آییگاه بیدار می شومترسم بیاییو هنوز خواب باشم

کانال علوم‌ سیاسی و تاریخ

اگه علاقمند به مطالب سیاسی و تاریخی هستی در کانال تلگرام ما عضو شو!

عضویت در کانال
بستن