فصل مبهم
به بهار میمانی یا تابستان؟ خزانی یا زمستان؟ ای فصلِ ناشناسِ زندگی همینگونه مبهم تو را دوست دارم.
به بهار میمانی یا تابستان؟ خزانی یا زمستان؟ ای فصلِ ناشناسِ زندگی همینگونه مبهم تو را دوست دارم.
از آن روز که رفتی بهار پشت در مانده است و زمستان با قامتِ پوشالی اش بر خانه ما حکمرانی می کند
در پـی بهـارانـمآن بهـارکـه تـو راارمغـان آوردورنـهایـنتـنِ یـخ زدهاز انـدوهبا هـزارانگـردش فصـلسبـزنخـواهـد شـد
بـاور نـدارماکنــونرخـت بر بستـه اسـتزمستـانو مـن بـی تـوسوزنـاک تـرینبهـار عمـررا خواهـم دیـدیک چشـماشـک و دیگـری خـونتـو گـویـیشکـوفـه هـا هـمبـا مـنهمـدردی می کننـدو در شکفتـنتردیـدهادارنـد