وحشت سرخ، گسترش ترس در مورد اوجگیری احتمالی کمونیسم یا چپ گرایی رادیکال است که از سوی ضد-چپگرایان مورد استفاده قرار میگیرد. این اصطلاح برگرفته از پرچم های سرخ رنگ کمونیست ها می باشد.وحشت سرخ به دو دوره ی تاریخی در آمریکا اشاره دارد.
وحشت سرخ اول
وحشت سرخ اول که بلافاصله پس از جنگ جهانی اول مطرح شد در خصوص انقلاب کارگری (سوسیالیستی)، آنارشیست های انقلابی و رادیکالیسم سیاسی بود. در این دوره پس از انقلاب بلشویکی روسیه در سال ۱۹۱۷ حکومت آمریکا بطور فزاینده ای نگران وقوع انقلابی مشابه در این کشور بود. وقوع چندین اعتصابات کارگری سبب شد تا مطبوعات آمریکا اعتصابات را تهدید اساسی برای جامعه آمریکا با الهام گیری از چپ ها بدانند برای جلوگیری از خطر کمونیسم و آنارشیست ها، قوانین سندیکالیستی در چند ایالت آمریکا تصویب شد که تبعید و زندانی کردن افراد مشکوک به گرایش های چپ و آنارشیستی را در پی داشت.
وحشت سرخ دوم
وحشت سرخ دوم نیز بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد که بر تاثیر کمونیستی داخلی و خارجی بر جامعه آمریکا و همچنین نفوذ در دولت فدرال ایالات متحده آمریکا متمرکز بود. وحشت سرخ دوم با نام مککارتیسم نیز شناخته می شود و اصطلاحی است که به فعالیتهای ضدکمونیستی سناتور جوزف مککارتی (۱۹۰۸ تا ۱۹۵۷) در آغاز دوره جنگ سرد اشاره دارد.
اقدامات وی موجب شد موجی از عوامفریبی، سانسور، فهرستهای سیاه، گزینش شغلی، مخالفت با روشنفکران، افشاگریها و دادگاههای نمایشی و تفتیش عقاید، فضای اجتماعی دهه ۱۹۵۰ آمریکا را دربرگیرد.
بسیاری از افراد به ویژه روشنفکران، به اتهام کمونیست بودن شغل خود را از دست دادند و به طرق مختلف آزار و اذیت شدند. نکته جالب توجه، شباهت زیاد این مبارزه ضد کمونیستی با روشهای مرسوم در کشورهای کمونیستی بود.مک کارتییسم هم چنین دوران سیاهی را برای هالیوود رقم زد و کارگردانان زیادی را به بهانه کمونیست بودن تحت تعقیب قرار داد.