کمپانی هند شرقی بریتانیا یا کمپانی جان در ابتدا یک شرکت انگلیسی و سپس یک شرکت سهامی بریتانیایی بود که ملکه الیزابت اول در ۳۱ دسامبر ۱۶۰۰ امتیازنامهای سلطنتی را با هدف کسب امتیازهای تجاری در هندوستان به آن اعطا کرد. درخواست تاسیس کمپانی هند شرقی به وسیله ۲۱۸ نفر از تجار انگلیسی به الیزابت داده شد. این شرکت از تجار بزرگ بازار لندن و اشراف زمینداری که سرمایه گذاری در این عرصه را سودآور یافتند، تشکیل یافت.
امتیازنامهٔ شاهی به شکلی مؤثر کمپانی هند شرقی نوظهور را به سوی انحصار ۲۱سالهٔ همهٔ امور تجاری در هند شرقی (یعنی بخشی که امروزه به آن ناحیهٔ دریایی جنوب شرق آسیا گفته میشود) رهنمون شد. کمپانی از یک بنگاه تجاری جاهطلب به چیزی تبدیل شد که در عمل زمام امور هندوستان را تا هنگام زوال در سال ۱۸۵۸ در دست داشت.
هر چند در اساسنامهٔ این شرکت آمده «مجموعهای از شرکای تجاری لندن که در هند شرقی بازرگانی میکنند» اما این شرکت به جایی رسید که نیمی از کنترل تجارت دنیا را در اختیار گرفت بهویژه تجارت پنبه، ابریشم، نیل، نمک، ادویه، نیتر، چای، و تریاک. این شرکت سرآغازی بر امپراتوری بریتانیا در هند شد.
تجارت بینالملل در جنوبشرقی آسیا که ناحیه بنگال، اندونزی و مالزی را در برمیگرفت، از مدتها قبل توسط پرتغالیها و هلندیها کلید خورده بود و کمپانی هند شرقی در مناسبات تجاری این منطقه یک تازهوارد به حساب میآمد، در ابتدا دولت انگلستان هیچ سهامی نداشت و تنها به نظارت غیرمستقیم میپرداخت تا اینکه در سال ۱۶۵۷ شرکت سهامی عام شد.ا ما این کمپانی خیلی زود نبض تجارت را در دست گرفت و قدم به قدم حوزه استحفاظی خود را گسترش داد، اما این میان اتفاقی که قدرت گرفتن کمپانی هند شرقی را تسریع کرد، زوال و ضعف امپراتوری گورکانیان هند بود.
زوال گورکانیان هند، آغاز کمپانی
شرکت هند شرقی بریتانیا در طول سدهٔ نخست فعالیت خود، روی تجارت متمرکز بود و قصد ایجاد امپراتوری در هند نداشت. مغلوبشدن محمدشاه گورکانی به دست نادرشاه افشار، هیمنه امپراتوری گورکانیان هند را شکست و کمپانی هند شرقی که تا این زمان بیشتر بر فعالیتهای تجاری تمرکز داشت، دریافت که میتواند از ضعف حکومت مرکزی و فساد امرا و حکام محلی استفاده کرده، دامنه نفوذ خود را بسط دهد. بزرگترین مشکل کمپانی هند شرقی در راه رسیده به هدف خود رقبای اروپایی خصوصا فرانسویها بودند که طی یک دوره جنگ ١٠ساله موسوم به «جنگهای کارناتیک» این کمپانی توانست فرانسویها و دیگر مدعیان اروپایی را از شرق هندوستان رانده و کنترل منطقه بنگال را به دست بگیرد.
در دهههای بعد این شرکت بهتدریج سرزمینهایی را که در اختیار داشت افزایش داد و توانست اکثر مناطق شبهقارهٔ هند را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط حاکمان دستنشاندهٔ محلی در اختیار بگیرد. در این راه ارتشهای فرمانداریها که مملو از سیپویها (هندیهای بومی) بودند به بسط قدرت ایشان کمک شایانی کرد.
اوج قدرت کمپانی
کمپانی هند شرقی بریتانیا در اوج اقتدار خود در سال ۱۸۰۳ میلادی ارتش حرفهای به استعداد ۲۶۰٬۰۰۰ نفر داشت که دو برابر نیروی زمینی بریتانیا بود. درآمد این شرکت ۱۳٬۴۶۴٬۵۶۱ پوند و هزینههای آن ۱۴٬۰۱۷٬۴۷۳ پوند بود. این شرکت در نهایت توانست با استفاده از ارتش حرفهای خود بخش اعظم هند را در اختیار گرفته و به ادارهٔ شبهقاره بپردازد.
شورشهای ۱۸۵۷ در هند باعث شد تا قانون حکومت هند در ۱۸۵۸ تصویب شود و تاجوتخت بریتانیا کنترل تمام شبهقارهٔ هند را به شکل راج بریتانیا در اختیار خود بگیرد. دولت بریتانیا نیز شرکت را ملی و متصرفات هندی، اختیارات اداری و ماشین آلات و نیروهای مسلح آن را تصاحب کرد .
با دخالتهای گاهوبیگاهِ دولت در امور کمپانی هند شرقی، این شرکت دچار مشکلات عدیدهای در امور مالی شد. کمپانی پیش از این در سال ۱۸۳۳ سهام تجاری خود در هند را به دولت بریتانیا واگذار کرده بود و دولت نیز بدهیها و تعهدات شرکت را برعهده گرفت، که قرار بود از درآمدهای مالیاتی هند پرداخت شود. در مقابل، سهامداران رای به قبول سود سالانه ۱۰٫۵ درصدی دادند که به مدت چهل سال تضمین شده بود.پس از اتمام پرداخت سودهای سهامداران؛ کمپانی هند شرقی در سال ۱۸۷۴ بهواسطهٔ قانون آزادسازی سهام تقسیمشدهٔ کمپانی هند شرقی منحل شد و بدین شکل این شرکت بیقدرت و از کار افتاده شد و پادشاهی بریتانیا جای آن را بهعنوان قدرت قاهر در هندوستان گرفت.