▫️فراملیگرایی یا اینترناسیونالیسم (Internationalism)، مفهومی کلی است که بر عقاید و سیاستهای منجر به منافع مشترک اقوام و ملتها، تکیه دارد و از همکاری سیاسی و اقتصادی بیشتر ملت ها حمایت می کند.
▫️این عقیده، با ملیگرایی (ناسیونالیسم) در تضاد است. اینترناسیونالیستها برآناند که در صورت امکاننداشتن همکاری میان حکومتها، این مساعدت بین ملتها قاعدتاً امکان پذیر است.
▫️این مکتب بر آن است که بشر را به این آگاهی برساند که هر فرد متعلق به یک جامعه جهانی است. در واقع آرمان بسیاری از انترناسیونالیست ها این است که با ایجاد یک دولت جهانی گامی به سمت جهانی سازی دموکراتیک بروند .
▪️▪️فراملیگرایی و سازمان های بین المللی
▫️این باور همچنین تمایل به واگذاری درجهای از حاکمیت ملی – از کمترین تا بیشترین – به موسسات بینالمللی است.
▫️هواداران کمترین میزان واگذاری حاکمیت، آن را تا جایی میدانند که لازمهٔ حفظ و تقویت امنیت بینالمللی است و هواداران بیشترین میزان واگذاری، از نوعی حکومت جهانی پشتیبانی میکنند و بین این دو نیز طیفهای گوناگونی وجود دارد.
▪️▪️تفاوت فراملی گرایی و جهان وطنی
▫️جهان وطنی به یکی شدن دولت ها و حکومت ها و وحدت بین دولت ها معتقد است و انترناسیونالیسم، به وحدت بین الملل اعتقاد دارد.
▫️بنابراین، هرچند این دو واژه ممکن است در تعریف متفاوت باشند، اما در عمل یکی هستند.زیرا، ملت ها باید از طریق دولت ها مذاکره نمایند و وحدت ملل، از طریق وحدت دول انجام پذیر است.
▪️▪️سوسیالیسم و فراملی گرایی
▫️فراملی گرایی یکی از مؤلفه های مهم سوسیالیسم است، بر اساس این اصل افراد طبقه کارگر همه کشورها باید در مرزهای ملی متحد شوند و برای سرنگونی نظام سرمایه داری به طور جدی با ناسیونالیسم مبارزه کنند.
▫️متفکران سوسیالیستی مانند کارل مارکس ، فردریش انگلس و ولادیمیر لنین استدلال می کنند که طبقه اقتصادی به جای ملیت ، نژاد یا فرهنگ مهم ترین عاملی است که جامعه را به صورت طبقات تقسیم بندی می کند و در واقع ایدئولوژی ناسیونالیستی ابزاری تبلیغی برای سرمایه داران یک جامعه می باشد و تر ویج ناسیونالیسم به نفع طبقه حاكم به منظور پنهان كردن تعارضات طبقاتی است.