آدام اسمیت را پدر اقتصاد مدرن می نامند که نظریه «دست نامرئی بازار» از اوست او اولین بار این مفهوم را در سال ۱۷۵۹ در کتاب نظریه احساسات اخلاقی استفاده کرد؛ و از آن برای توصیف توزیع درآمد استفاده نمود. در کتاب “ثروت ملل” (The Wealth of Nations) نیز او در دو جا به عبارت “دست نامرئی” اشاره میکند. این کتاب، شرح مهمی از چگونگی اداره بازارهای آزاد است.
🔹بر اساس نظریه دست نامرئی (Invisible hand) در یک اقتصاد آزاد، فعالیتهای اقتصادی خود به خود و بر اساس عرضه و تقاضا نظم میگیرد و احتیاج به دخالت دولت وجود ندارد. دولت فقط باید قوانین را اجرا کند و آن هم قوانینی حداقلی که دست فعالین اقتصادی را کاملا باز بگذارد.
🔹به نظر اسمیت نفع شخصی مهمترین عامل محرک فعالیتهای اقتصادی است.اگر افراد در کسب نفع شخصی آزاد گذاشته شوند و هر فرد بتواند بدون مانع نفع شخصی خود را تامین کند، آنگاه منافع اجتماع هم به بهترین شکل حاصل خواهد شد.زیرا …اجتماع چیزی جز مجموع افراد تشکیل دهندهٔ آن نیست.بنابراین منافع فرد و اجتماع هماهنگ و همسوست.
🔹برخورد نیروها و منافع افراد در بازار رقابتی موجب ایجاد هماهنگی اقتصادی و ایجاد تعادل میشود.در واقع به اعتقاد اسمیت این همان دست نامرئی است که بازار را تنظیم میکند و به کمک مکانیسم قیمتها آن را به سوی تعادل میکشاند در نظر اسمیت، دست نامرئی در جامعهای دارای بیشترین کارایی خواهد بود که از شرایط رقابت کامل برخوردار باشد.
▪️▪️مفاهیم دست نامرئی
🔺برای بیشتر اجناس و سرویسها هیچ نیازی به قوانین دولتی و کنترل قیمت وجود ندارد. “دست نامرئی” نیروهای بازاری قیمت و بازده بهینه را تضمین میکند.
🔺ارگانهایی که به دنبال منافع شخصی هستند، حتی بدون اینکه قصد آن را داشته باشند، میتوانند به رفاه جوامع کمک کنند.
🔺اگر ثروت صاحبان سرمایه بیشتر شود، ممکن است جریانی به سمت قشر فقیرتر به وجود آید که همهی افراد جامعه از آن سود ببرند.
🔺تجارتهای خصوصی انگیزهی منفعت خود را دنبال میکنند تا کارآمدترین کاربرد صندوقهای سرمایه را بیابند.
🔺معاملهی آزاد پرمنفعت است. این نوع معامله باعث میشود که شرکتها در اجناسی که در آنها مزیت نسبی وجود دارد تخصص یابند.