اقتدار authority : قدرت مشروعیت یافته از نظر قانون یا سنت یا کاریزماتیک می باشد. درواقع قدرتی است که به نوعی مورد پذیرش واقع شده است.
۱️⃣ اقتدار سنتی : سنت ها و اعتقاد به انها و مقدس دانستن گذشته ازلی است که باعث اقتدار است.
۲️⃣ اقتدار کاریزماتیک: تاکید بر ویژگی های خارق العاده و منحصر به فرد شخص رهبر است. یعنی مشروعیتش را از سنت ها نگرفته ، از قانون نگرفته، بلکه دارای ویژگی هایی است که جاذبه دارد و مردم آن را انتخاب نموده اند.
۳️⃣ اقتدار قانونی: بر مبنای قواعد و هنجارهایی است که مردم پذیرفته اند. مثلا کسی که از انتخابات اقتدار می گیرد. این نوع اقتدار شاخص روابط سلسله مراتبی جامعه نوین است.
🔸 از نظر وبر اقتدار کاریزماتیک موقتی است و از بین می رود. حکومت بعدی دو حالت دارد: یا مشروعیتش را از سنت ها می گیرد و یا از اقتدار عقلانی. شخصیت بعدی نمی تواند کاریزما باشد. در طول تاریخ شخصیت به نوعی خلق می شود. جامعه ای که اقتدارکاریزماتیک دارد غالب کنش هایش عاطفی است.