بدون شک در دو دوره ریاست جمهوری حسن روحانی، برجسته ترین وزیر، محمد جواد ظریف بوده است، از ابتدای دولت روحانی تا الان چه در میان نخبگان و چه در میان مردم عادی بیشترین توجه ها بر وزیر امور خارجه بوده است.
دلیل توجهات بیشتر به ظریف این است که به طور کلی دولت حسن روحانی تمرکز خود را بر روی سیاست خارجی برای حل مشکلات داخلی قرار داده است و در این بین محمد جواد ظریف در هسته و مرکز تمامی فعالیت های دولت در عرصه بین الملل قرار دارد و طبیعی است که ظریف بیشتر دیده شود.
بدون شک برجام مهم ترین و بلکه تنهاترین برنامه دولت روحانی برای عبور از مشکلات داخلی و خارجی بوده است که البته تا به امروز هیچ ثمری از آن مشاهده نشده است، در این برنامه مهم، نقش کلیدی ظریف به هیچ وجه قابل کتمان نیست.
پس از نهایی شدن برجام بود که ظریف از سوی هواداران اش لقب «امیرکبیر» را گرفت، شاید در ابتدا خوشبینی بیش از حد به برجام و ادعای بهبود شرایط در پسابرجام از سوی دولت توجیه گر نسبتا مطلوبی برای این لقب به نظر می رسید.
اما سرانجام برجام نشان داد که مقایسه ظریف با امیرکبیر بسیار دور از انصاف است، استعفای کودکانه اخیر ظریف (با هر دلیلی) و در کسری از ثانیه برگشت به منصب وزارت هم بیش از پیش نشان داد که قبای امیر کبیر بر تن ظریف بسیار گشاد است
قطعا شمردن خدمات و اقدامات امیر کبیر در دوره ناصری در این نوشته نمی گنجد. کافی است که به منابع تاریخی رجوع شود تا اهمیت امیر کبیر بیش از پیش آشکار شود، امیر کبیر (بر عکس ظریف) در اصلاحاتی که انجام داد بیشترین تمرکز را بر روی داخل داشت و اگر نیم نگاهی هم به خارج داشت صرفا در جهت به کارگیری آن ها در سمت و سوی منافع ملی بود.
در آخر باید گفت که انصاف نیست به خاطر یک برجام دست و پا بسته، شان امیر کبیر را تنزل دهیم و یقین داشته باشید اگر امروز دولت روحانی یک، نیمچه امیر کبیر هم داشت، شاهد این همه مصائب اقتصادی نبودیم.