دگرگون
می رود زمستانمی آید خزاندر پی آنتابستان و بهاردستِ من بودهمه رادگرگون می ساختمدر پی رفتنآمدندر پی مرگحیات یافتندر پی دلتنگیدلشاد بودندر پی فراقیک عمر با تو بودن
می رود زمستانمی آید خزاندر پی آنتابستان و بهاردستِ من بودهمه رادگرگون می ساختمدر پی رفتنآمدندر پی مرگحیات یافتندر پی دلتنگیدلشاد بودندر پی فراقیک عمر با تو بودن