تو را می بینم
هر آن سو که می نگرم تو را می بینم ابری آفتابی نسیمی؟ فقط بر من ببار بر من بتاب و مرا نوازش کن شاید از اعجاز تو این جانِ فرتوت دوباره جوانه زد
هر آن سو که می نگرم تو را می بینم ابری آفتابی نسیمی؟ فقط بر من ببار بر من بتاب و مرا نوازش کن شاید از اعجاز تو این جانِ فرتوت دوباره جوانه زد
روزی نسیـم بـر شهـر مـا بـاران خواهـد آورد در مـوی پریشـانِ دختـرکان گل های همیشـه سـرخ آشیـانه خواهـد ساخـت لالاییِ مـادران بر بالیـنِ پسـرکانِ تازیانـه زده بر انـدوه شـب تنهـا به وقـت خـواب جوانـه خواهـد زد