دفتر تازه

مشقی می نوشتیم و دفتری دیگر پاره می كردیم
خرسند از دفتر تازه بودیم
كه مداد هم تمام می شد
مداد تازه، دفتر تازه
انگار برایمان زندگی از نوع شروع می شد
چه زیبا بود كودكی
هر روزمان زیبا و رنگی
اما، امان از گذر عمر
اگر پاره می شود
امروز دفتر
فردا مویمان سپید می شود
مداد هم كه بشكند
كمرمان خم می شود
دیگر چیزی نو نمی شود
هر روز كهنه می شویم
كاش چرخ فلك
پاك كنی اختراع كند
تا خط، خطی های صورتمان را پاك كند
و خورشید بتابد
رویمان را سپید كند
شاید دوباره جوانه زدیم
دفتر تازه و مداد تازه از جوانه ها ساختیم

۱۳۹۶/۳/۲۰

دیدگاهتان را بنویسید

کانال علوم‌ سیاسی و تاریخ

اگه علاقمند به مطالب سیاسی و تاریخی هستی در کانال تلگرام ما عضو شو!

عضویت در کانال
بستن