
۱. محیط فکری هیتلر
هیتلر در دوران جوانی خود در وین زندگی میکرد، شهری که در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ با رشد جریانهای ضدیهودی و ملیگرایی آلمانی همراه بود. روزنامهها، محافل فکری و محلههای سیاسی وین یهودیان را مقصر «فساد فرهنگی»، «ضعف اخلاقی»، و «سقوط تمدن غرب» میدانستند.
او در همین دوران نوشته هایی را خواند که پایههای فکری ضدیهودی او را ساختند.
۲. تجربه شخصی
هیتلر در جوانی زندگی سختی را تجربه کرد: فقر، شکست در ورود به آکادمی هنر و نداشتن شغل ثابت. در شهر وین، بسیاری از بانکداران، پزشکان، و روشنفکران موفق یهودی بودند و این موضوع عامل مشکلات و باعث ايجاد کینه در برخی افراد ازجمله هیتلر شد.
۳. شکست آلمان در جنگ جهانی اول
پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول ملت آلمان تحقیر شده و دچار بحران اقتصادی شدید شد. بسیاری از ملیگرایان آلمانی، از جمله هیتلر، باور داشتند که ارتش آلمان در میدان جنگ شکست نخورده، بلکه به دلیل خیانت گروههایی در داخل کشور، از جمله یهودیان، سوسیالیستها و کمونیستها، مجبور به تسلیم شده است.
این روایت که به «افسانه خنجر از پشت» معروف است در آن دوران بسیار رایج بود و یهودیان را به عنوان «خائنین به وطن» معرفی میکرد.
۴. استفاده از یهودستیزی برای رسیدن به قدرت
هیتلر پس از ورود به سیاست در دهه ۱۹۲۰، متوجه شد که نفرت از یهودیان یکی از نقاط مشترک بین بسیاری از اقشار ناراضی جامعه آلمان است. او از این نفرت بهرهبرداری سیاسی کرد و یهودیان را به عنوان عامل تمام مشکلات کشور معرفی کرد: بحران اقتصادی، بیکاری، شکست نظامی، سقوط اخلاقی و حتی شیوع بیماریها را به آنان نسبت میداد که موجب اتحاد حول نازی ها شد.
۵. ایدئولوژی نازیها
در هسته ایدئولوژی نازیها، نظریهی «نژاد برتر آریایی» قرار داشت. طبق این نظریه، نژاد آریایی (مردم ژرمن، آلمانیها) دارای خلوص نژادی، فرهنگ والا و شایستگی ذاتی برای فرمانروایی بر جهان بودند. در مقابل، یهودیان به عنوان نژادی «فاسد»، «موذی» و «مخرب» معرفی میشدند که تهدیدی برای پاکی و قدرت آریاییها بودند.
هیتلر می گفت که اگر یهودیان از میان نروند، تمدن اروپایی نابود خواهد شد.
۶. توطئه و نفرت جهانی یهودیان
هیتلر باور داشت که یهودیان نهفقط در آلمان، بلکه در سطح جهانی در حال توطئه برای تسلط بر جهان هستند. او یهودیان را پشتیبان اصلی کمونیسم در شوروی و سرمایهداری جهانی در آمریکا میدانست و آنها را به عنوان دو سر یک مار معرفی میکرد که قصد دارند ملل دیگر را به فساد و انحطاط بکشانند.
