
در طول سالهای متمادی، بارها شاهد بودیم که روزنامهنگاران، خبرنگاران، اهالی رسانه و منتقدان بهناحق و با برچسبهایی چون «نفوذی» یا «جاسوس» بازداشت، محاکمه و زندانی شدند؛ محاکمههایی که اغلب ناعادلانه بود و تبعاتی سنگین نیز در آینده برای آنها و خانواده هایشان بهدنبال داشت. این روند، همواره درد عمیقی بر جان و وجدان ما مینشاند.
از یکسو، میدانستیم که اکثریت این افراد دلسوز، وطندوست و بیگناهاند و از سوی دیگر، رنج میبردیم از غفلت نهادهای امنیتی در تشخیص چهرههای واقعی خیانت و نفوذ. آنچنان که بارها هشدار دادیم، این اشتباهات میتواند در بزنگاهها، خساراتی جبرانناپذیر برای کشور بهبار آورد.
زمان گذشت، و جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی بار دیگر این حقیقت را آشکار ساخت: همان روزنامهنگارانی که روزی با انگهای ناروا محکوم و زندانی میشدند، امروز با قلم و رسانههایشان در خط مقدم مقابله با خیانت و نفوذ ایستادهاند؛ آگاهگر مردم شدند و در جنگ روایتها سنگر ساختند. و سرانجام، رسوایی و روسیاهی، برای آنان ماند که باید میماند و خود بهتر از هر کسی میدانند!
با این حال، آنان که این روزها بهعنوان «جاسوس» دستگیر میشوند، اغلب پیادهنظام شبکههای بزرگتر نفوذ هستند. امید میرود که نهادهای امنیتی کشور، فراتر از حواشی و افراد سطح پایین، چشم بر عوامل اصلی هدایت و سازماندهی این شبکهها بدوزند؛ آنان که در لباس «خودی» پنهان شدهاند و از درون، همچنان پیادهنظام خود را برای آینده تجهیز و راهبری میکنند.
