▫️ در روابط بینالملل به سلطه یا نفوذ فرهنگی، اقتصادی، نظامی یا سیاسی یک کشور در منطقهای بیرون از مرزهای خود گفته می شود، این نفوذ جدا از حاکمیتی است که بر آن منطقه توسط کشور دیگر وجود دارد.
▫️با اینکه ممکن است این نفوذ به صورت رسمی در معاهدهها یا توافقنامهها قید شده باشد، در بسیاری موارد نفوذی غیررسمی است که بر اساس آن قدرت نرم کشور نفوذکننده شکل میگیرد.
▫️اگرچه امکان دارد یک اتحاد رسمی یا سایر تعهدات معاهده ای بین افراد تحت تأثیر و تأثیرگذار وجود داشته باشد، اما چنین تعهدات رسمی لازم نیست و تأثیر اغلب میتواند نمونه ای از قدرت نرم باشد.
▫️ به همین ترتیب نیز یک اتحاد رسمی لزوماً به معنای قرار گرفتن یک کشور در حوزه نفوذ کشور دیگر نیست.
▫️در موارد شدیدتر، ممکن است کشوری در «حوزه نفوذ» کشور دیگر به عنوان بخشی تابعه از آن کشور تبدیل شود و در واقع به عنوان یک کشور مستعمره عمل کند.
▫️سیستم حوزههای نفوذ که توسط آن ملتهای قدرتمند در امور دیگران دخالت میکنند تا به امروز ادامه دارد.
▫️بعضی اوقات بخش هایی از یک کشور واحد میتوانند در دو حوزه نفوذ متمایز قرار بگیرند.
▫️ قرارداد ۱۹۰۷ میان امپراتوری روسیه و امپراتوری بریتانیا که در منطقهٔ سن پترزبورگ دربارهٔ ایران، افغانستان و تبت امضا شد ایران را به دو حوزه نفوذ تقسیم کرد. منطقه شمالی به امپراتوری روسیه اعطا شد و منطقه جنوبی به امپراتوری بریتانیای کبیر.
▫️به همین ترتیب، پس از جنگ جهانی دوم، آلمان به چهار منطقه اشغالی تقسیم شد که بعداً در آلمان غربی و آلمان شرقی ادغام شدند، اولی عضو ناتو و دومی عضو پیمان ورشو بود.